محمد عرشيا متولد 11/8/88 و محمد عرشيا متولد 11/8/88 و ، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

محمد عرشیا هدیه ای از عرش

يلداي 1392

1392/11/15 11:23
نویسنده : مامان مريم
1,122 بازدید
اشتراک گذاری

یلدای ٩٢

بلندترین شب سال هم خورشید را ملاقات خواهد کرد و این یعنی بوسه گرم خداوند بر صورت زندگی وقتی همه چیز یخ می زند.

 

totalgifs.com efeito-neve gif gif imagem-neve07.gif


ديشب شب يلدا بود و من از صبح براي شام و تزيينات شب يلدا تو ذهنم كلي برنامه داشتم ولي هنوز سر كار بودم كه متوجه شدم بعدازظهر آخرين شبيه كه از بچه ها سنجش بينايي مي گيرن. به خاطر همين از ساعت 4 كه عرشيا رو از مهد آورديم و اومديم خونه تند تند مشغول تهيه شام و وسايل يلدا بودم كه خاله مهروز ساعت 6 بعدازظهر زنگ زد و گفت كه براي يلدا بريم خونشون. ساعت 7 رفتيم سنجش بينايي ولي من و بابا سيروس و خانمي كه اونجا بود يك ساعت با عرشيا كلنجار رفتيم و آخر هم نتونستيم راضيش كنيم كه همكاري كنه. يك هديه هم برده بودم كه خانمه بهش بده ولي اون هم كارساز نبود. انقدر عصباني شده بودم كه تا يك ساعت اصلا نمي تونستم حرف بزنم. بالاخره مجبور شديم تابلوي مخصوص سنجش رو بگيريم كه خودمون سر فرصت تو خونه امتحان كنيم. بالاخره اومديم خونه.كيك هندوانه و غذاهايي كه درست كرده بودم رو برداشتيم و رفتيم خونه خاله مهروز.عرشيا همه دوستاش رو دوست داره ولي رفيق فابريكش سامي پسر خاله مهروز و عمو كامرانه. من و مهروز با هم باردار شديم و تقريبا با هم زايمان كرديم و تقريبا تا دو سالگي بچه ها همسايه ديوار به ديوار بوديم. دنياي اين دو تا بچه ديدنيه. يه بار همديگه رو غرق بوسه مي كنن و يكبار هم دعواشون مي شه و كتك كاري مي كنن!! ولي مهم اينه كه همديگه رو خيلي دوست دارن. ديشب هم كلي با هم بازي كردن و بهشون خوش گذشت.خاله مهروز جون دستت درد نكنه.

 

اين عكس پسرم تو شب يلدا خونه خاله مهروز

عرشيا شب يلدا خونه خاله مهروز

اين هم عكس دو رفيق شفيق با تاجهاي اناري كه من و بابا سيروس هول هولي براشون درست كرديم!

عكس عرشيا و سامي

زرشك پلو با مرغ دست پخت خاله مهروز و بادمجون شكم پر دست پخت مامان مريم

ميز يلدا

خوشحالي بچه ها بعد از گرفتن هديه هاي يلدا كه براشون برده بودم

هديه هاي يلدا

اين هم كيك هندوانه مامان مريم

كيك هندوانه

 

یلدا یعنی یادمان باشد که زندگی آن قدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت.

 

totalgifs.com inverno gif gif 17KID21.gif

و حالا چند تا عكس از اين هفته عرشيا مي گذارم:

اولين مامان بابايي كه عرشيا نوشت

اولين مامان بابايي كه عرشيا نوشت

نقاشي عرشيا براي تيچر مريم (مربي مهد)

نقاشي عرشيا براي تيچر مريم

اينجا عرشيا ازمهد اومده و چون گفتم تا دست و پات رو نشستي خونه نيا با من قهر كرده و نشسته اونجا.البته هر روز هم از كوچه براي من گل مي كنه مي ياره و بعد هر روز سر اينكه گل رو تو چه ليواني بگذاريم و كجا بگذاريمش دعوا مي شه !قهر عصبانی

قهر عرشيا

هفته پيش مهد عرشيا قرار بوده كه عكس بندازن و تو كيفهاشون نوشته گذاشته بودن كه لباس خوب بهشون بپوشونيم ولي يادشون رفته بود تو كيف عرشيا بگذارن و بچم وقتي از مهد اومد انقدر دپرس بودكه نگو.وقتي هم كه به من گفتعصبي شدم و زنگ زدم مهد. قرار شد عكساش رو روتوش كنن و سرش رو بردارن بزارن رو تن بن تن !!! من هم براي اينكه از دلش در بياد پنج شنبه كه روز بازيشونه اين لباسش رو تنش كردم كه بره مهد و پيش بچه ها خودي نشون بده.وقتي اومد انقدر شارژ بود كه نگو ! زبان

وروجك

 

سوپرمن مامان

و اين هم يكي از عكسهاي درست شده. (لباس سرمه اي همونه كه اونروز تنش بوده)

يک روز که هوا خیلی خوب بود از سر کار رفتیم عرشیا رو از مهد برداشتیمو رفتیم کشتی یونانی

عرشياي خندان

عرشياي گريان

پسر ما كه هنوز احساس مي كنهني نيشده و موقع خواب پستونك مي خوره! البته اينجا يه برچسب هم چسبونده صورتش و آخر سر با همون هم خوابيد! خمیازه

عشق باب اسفنجي

اينجا عرشيا داره كتابش رو حل مي كنه و وقتيديدم برعكس نوشته و خنديدم خجالت كشيده !خجالت

قربون اون نوشتنت

مامان قربون خجالتت

مامان قربون اون نوشتنت و قربون اون خجالت كشيدنت بره الهي پسرم. ماچ

Gifs Animés lumieres de noel 28

 یلدای ٨٩

حالا چند عكس از يلداي 89 يعني وقتي كه عرشيا 5/13 ماه داشت مي گذارم:

عرشيا و سامي كوچولو - اين دو تا دنياي عجيبي با هم داشتن. از راه فضايي با هم ارتباط برقرار مي كردن !اينجا هم از طريق سر دارن تبادل اطلاعات مي كنن و البته فكر كنم نقشه به هم ريختن ميز رو دارن مي كشن!!

اين كتابي كه زير پاي عرشيا است اولين كتابيه كه براش خريدم. خيلي خوب بود مخصوص يك سال به بالا با صفحات آلبومي كه پاره نشه. من اسم عكسهايي كه تو كتاب بود مي گفتم و عرشيا پيدا مي كرد.كم كم كه تونست حرف بزنه من نشون مي دادم عرشيا اسمش رو مي گفت.

عرشيا در حال خوردن هندوانه شب يلدا

 

Gifs Animés lumieres de noel 28

یلدای ٩١

و حالا چند عکس از یلدای ٩١ که آقا امیر و سمیه جون با دختر نازشون نادیا جون مهمان ما بودن. مامان هم کیش بود و به خاطر همین خیلی خوش گذشت.

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)