محمد عرشيا متولد 11/8/88 و محمد عرشيا متولد 11/8/88 و ، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره

محمد عرشیا هدیه ای از عرش

چهارمین نامه ای که برای پسرم وقتی هنوز دنیا نیومده بود نوشتم.(نصایح مادرانه!)

1392/9/21 13:38
نویسنده : مامان مريم
325 بازدید
اشتراک گذاری

گل پسرم سلام.

دلم خيلي برات تنگ شده. عجله دارم كه زودتر به دنيا بياي و صورت قشنگت رو ببينم و ببوسم و بوت كنم. قربون بوي خوب نوزاديت برم كه انقدر دلتنگشم. امروز هم مي خوام برم لوازم بهداشتي برات بگيرم. صابون و شامپوي خوش بو و پودر و كرم و چيزاي ديگه كه بزنم به تن لطيفت كه يك وقت خدايي نكرده نسوزه. امروز از صبح تا حالا كه ساعت دهه تكون نخوردي و من دلم برات تنگ شده. گلكم شايد تو هم مثل مامانت خسته شدي. ببخشيد پسرم اگه تو مدت بارداريم وقت استراحت كافي نداشتم. خدا كنه كه به تو سخت نگذشته باشه. من و بابايي هر روز صبح ساعت 45/6 بيدار مي شيم و مي يايم سر كار تا ساعت 30/14 كه مي ريم خونه ناهار مي خوريم و استراحت مي كنيم و دوباره ساعت 30/17 مي يايم سر كار تا ساعت 20 يا 21 . البته من به خاطر تو اين روزها بعد از ظهرها يك كم ديرتر مي رم. وقتي سر كارم تو زمانهايي كه مي خوام استراحت كنم مي رم تو اينترنت. يك سايت هست به نام ني ني سايت. خيلي خوبه. همه چيز در مورد ماماناي باردار و بچه ها توش پيدا مي شه. هفته به هفته بارداري رو توش توضيح داده. من هم هر هفته با ذوق رشد كردنت رو از توي سايت مي بينم و دنبال مي كنم. مثلا مي دونم تو چه هفته اي كبد داري ، تو چه هفته اي مو در آوردي ، تو چه هفته اي ياد گرفتي انگشت نازت رو بمكي و يه عالمه چيز ديگه. خدا رو شكر كه لذت مادر شدن و مادر بودن رو به من چشوند. لذتي كه از همه شيريني هاي دنيا شيرين تره. بارداري و زايمان خيلي سخته. زايمان رو هنوز تجربه نكردم ولي تا حالا كه بارداري من تو غربت خيلي خيلي سخت بوده. سختي اي كه از همه شيريني ها شيرين تره. چند روز پيش به بابايي مي گفتم. بهش گفتم مردها از درك چند تا احساس كه زنها دارند عاجز و محرومند و يكي از آنها حس وجود موجودي زنده است كه توي وجودت زندگي مي كنه. خيلي قشنگ و شيرينه. تو هم پسري و هيچوقت اين حس رو تجربه نمي كني!

عكس بارداري مامان

ولي پسرم. تو هم انشااله بزرگ مي شي و ازدواج مي كني و بچه دار مي شي. انشااله كه اون روز رو ببينم. ولي اگه يك وقت نبودم و اگه تو اون روزها يادم كردي و نوشته هاي من رو خوندي يادت باشه كه هر وقت خانومت باردار شد و زايمان كرد بيشتر از هميشه بهش محبت كن. دوستش داشته باش و اين دوست داشتن رو براش ابراز كن. ابراز كردن يك هنره. سعي كن اون رو ياد بگيري تا ديگران رو غرق شادي كني. توي اون موقعيت خانومت به تو و به محبتهاي بي دريغت خيلي احتياج داره و توجه تو سختيه اون دوران رو براش راحت تر مي كنه. يك زن زماني كه بچه دار مي شه اگه شوهرش بهش توجه كنه و بيشتر از قبل بهش محبت كنه ، احساس غرور و سر مستس مي كنه و علاقش به زندگي و همسرش و فرزندش صد برابر مي شه. پسرم اگه مي خواي خداو مامان ازت راضي باشن اينها رو فراموش نكن. اگه خودم اون موقع بودم بهت يادآوري مي كنم ولي اگه نبودم نصيحت هاي مادرت رو كه توش تجربه موج مي زنه هيچ وقت فراموش نكن.دوستت دارم براي هميشه.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)